تاریخچه ای پر فراز و نشیب از تولید مقوای موج دار

تاریخچه ای پر فراز و نشیب از تولید مقوای موج دار

سال های سال پیش از این که برای ساخت خانه های کوچک و عروسکی از مقوا استفاده کنند، درست در زمانی که سیر صعودی تولید محصولات بسیار چشمگیر و حیرت آور شده بود و تغییرات شگرف بازار مصرف کالا دیده می شد، مقوا نقش مهم و بسزایی در انقلاب صنعتی ایفا کرد.

با افزایش تقاضای مصرف کنندگان و داغ شدن بازار کالاهای مختلف نیاز به ابزاری سبک برای حمل اجناس بیش از هر زمان دیگری حس می شد. بشر به اختراع مقوا و کاربردهای فراوان آن و تحولاتی که در مقوله طراحی ایجاد کرد، مدیون است. همه چیز از زمانی شروع شد که توانستیم به شیوه ای نوین و تازه برای قرار دادن ورقه های نازک و سست کاغذ بر روی هم و در قالب یک الگوی مواج دست یابیم. حاصل این دسترنج ماده ای سخت و محکم بود که می توان از آن برای بسته بندی اشیاء شکننده بهره برد.

بعدها در سال ١٨٥٦ ادوارد هالی از مقوای موج دار به عنوان آستر کلاه های بلند استفاده کرد و حق انحصاری این اختراع را از آن خود کرد. در سال ١٨٧١ آلبرت جونز از نیویورک یک لایه کاغذ صاف را به کاغذهای مواج اضافه کرد و این اختراع را به نام خود ثبت کرد و به ماده ای مناسب و ایده آل برای بسته بندی و کادوپیچ کردن بطری ها و فانوس های شیشه ای دست یافت. سه سال بعد اسمیت نخستین دستگاه تولید عظیم و صنعتی مقوای موج دار را اختراع کرد، فرد دیگری به نام اولیور لانگ به هر دو طرف کاغذهای موج دار یک لایه صاف و مسطح اضافه کرد تا ماده ای حاصل شود که امروزه آن را با نام مقوای موج دار می شناسیم.

در سال ١٨٩٠ روبرت گید از بروکلین که در زمینه ساخت ساک های کاغذی و چاپ فعالیت داشت، از مقوای موج دار برای ساخت جعبه استفاده کرد. او جعبه ای را طراحی کرد که از تکه های صاف و از پیش برش خورده مقوا ساخته شده بود. جالب است بدانید که این اختراع گید (درست به مانند شمار کثیری از اختراعات دیگر) نتیجه یک اتفاق و پیشامد بود؛ گید مشغول آماده کردن سفارش یکی از مشتریان بود و از یک خط کش فلزی برای قرار دادن بخش های تاخورده در جای خود برای برش زدن ساک های کاغذی استفاده می کرد که به این نتیجه رسید، او می تواند با برش زدن درست و بجای مقوا، به راحتی و در مقادیر بالایی جعبه تولید کند

نقاط قوت بیشمار مقوای موج دار

به نظر می رسد یک مهندسی محاسباتی پیش پا افتاده و کوچک می تواند از پس کارهای بزرگی برآید. راز استحکام و قدرت جالب توجه مقوای موج دار در لایه های پیچ خورده و مواجی نهفته است که در میان دو لایه صاف و مسطح قرار گرفته اند و با استفاده از نشاسته ذرت و برخی موادشیمیایی به هم چسبیده اند. در صنعت بسته بندی، به هنگام ساخت جعبه، لایه های موجدار مقوا در  یک راستا قرار می گیرند و این امر استحکام و قدرت جعبه را تا حد زیادی افزایش می دهد. با این حال ٧٠ درصد از قدرت یک جعبه در گوشه و کناره های آن متمرکز شده و سبب می شود یک کارتن مقوایی بسیار محکم و شگفت آوری داشته باشیم.

مقوای موج دار به کار گرفته شده در صنعت حمل و نقل می بایست از دو تست استاندارد سربلند بیرون آمده و درجه بندی شوند. نخستین تست، ECT (تست خرد یا له شدن) نام داشته و عملکرد و مقاومت جعبه را در حین انباشته شدن مورد بررسی قرار داده و بر حسب پوند بر اینچ مربع ( psi) رتبه بندی می کند. دومین تست BST (مقاومت و قدرت در برابر از هم پاشیدن) بوده و نشان می دهد یک جعبه چه میزان بار را می تواند تحمل کند بی آن که از هم فرو بپاشد. در گواهینامه کیفی تولیدکننده جعبه مقدار عددی حاصل از این تست ها آورده شده است. هر چه مقدار این عدد بیشتر باشد، بالطبع دوام و استحکام جعبه بیشتر خواهد بود.

حقیقتی تلخ و مسموم

در اغلب موارد فرآیندهای عظیم تولید که زندگی را به کام‌مان شیرین و ساده می کنند، جنبه تاریک و تلخی هم در پی دارند و تولید مقوا نیز از این قاعده مستثنی نیست. بی تردید مشهودترین و بارزترین خطر نهفته در دل این صنعت، قطع بی رویه و خارج از قاعده و قانون درخت کاج برای تولید خمیر کاغذ می باشد. اما دومین خطر بسیار بغرنج تر است.

در قرن نوزدهم به واسطه یک فرآیند شیمیایی چوب را (در اینجا منظور همان چوب درخت کاج است) به صورت خمیر درآورده و سپس به یک خمیر کاغذی قابل حل در آب، محکم و نسبتاً با دوام تبدیل می کردند. این خمیر شیمیایی همچنان مورد استفاده قرار می گیرد و تمامی بخش های سلولزی چوب را از آن حذف می کنند. با کمک یک ترکیب کربوهیدراتی به نام لیگنین برای سلول های چوب را به هم پیوند می زنند و در نهایت از این ترکیب خارج می کنند.

 

در ابتدا، خمیر چوب را به تنهایی در قلیاب می پزند، حاصل این فرآیند کاغذی سست و ضعیف است. با افزودن سولفید سدیم به آن خمیر کاغذی به مراتب محکم تری به عمل می آید که به خمیر کرافت (کلمه ای آلمانی به معنای قوی و محکم) مشهور است. ٨٠ درصد از این خمیر از چوب و ٢٠ درصد باقی حاوی قلیاب و سولفید سدیم می باشد. خمیر کرافت را در دمای ٣٣٨ درجه فارنهایت و به مدت ٣ ساعت می پزند تا بخش عمده لیگنین به کار رفته در آن به صورت محلول درآید. مایع حاصل را خشک کرده و خمیر را می شویند تا مواد شیمیایی از روی آن پاک شود.

نتیجه؛ خمیری است به رنگ قهوه ای پر رنگ. مقوای موج دار و پاکت های میوه و خوار و بار فروشی از این خمیر پدید می آید. (اگر بخواهید رنگ مقوا سفید شود، می بایست با یک ماده رنگ بر، رنگ قهوه ای خمیر را از بین برد.)

اما مشکل اینجاست که از فرآیند کرافت موادی به جا می ماند که بسیار سمی و مضر است؛ مایعی سیاه رنگ حاوی قلیاب، خاکستر سودا (کربنات سدیم)، سولفید سدیم و لیگنین. در گذشته این پسماند را در رودخانه و دریاچه رها کرده و آلودگی شدید آب و محیط زیست را رقم می زدند. امروزه تولید اقتصادی و مقرون به صرفه کاغذ کرافت بر اساس بازیافت این اجزا درون کوره است.

کیفیت هوای اطراف کارخانه تولید خمیر کرافت مشکلی‌ست پا برجا و تلاش برای کاهش آلودگی های ساطع شده در اطراف کارخانه هزینه های گزافی را در بر دارد. اما بسیاری از تولیدکنندگان جامه عمل پوشاندن به این مهم را سرلوحه خود قرار داده و می کوشند تا از این حیث مثمر ثمر واقع شوند. روز به روز بر شمار تولیدکنندگانی که استفاده از مقوای بازیافتی را در دستور کار خود قرار می دهند، افزوده شده و آنهایی که از این غافله عقب مانده اند، قوانین و مقررات بسیاری از جانب FSC بر سر راهشان قرار می گیرد که آنها را در استفاده از منابع مورد استفاده برای تولید کاغذ و در نهایت مقوا محدود می سازد و موظفند تمامی این موارد را رعایت کنند. با توجه به نیاز غیرقابل انکار برای تولید آگاهانه و هوشمندانه این دسته از تولیدکنندگان به زودی با قوانین و استانداردهای بازدارنده بیشتری مواجه خواهند شد و در نهایت چاره ای نخواهند داشت جز تسلیم شدن و استفاده از مقوای بازیافتی.

کاربرد در طراحی

تنوع مقوا به حدی زیاد است که نه تنها برای بسته بندی و اقلام مورد استفاده در صنعت حمل و نقل کاربرد دارد بلکه یک گزینه ایده آل برای طراحان جویای نام به شمار می رود. در ٤٠ سال گذشته، برخی از طراحان و آرشیتکت های خوش آوازه و حرفه ای مقوا را جایگزین مواد مرسوم و سنتی کرده و از آن برای ساخت سایبان و مبلمان منزل بهره گرفته اند. به عنوان مثال در سال ١٩٧٢، فرانک گری اثر معروف خود را تماماً از مقوا ساخت و آن را صندلی متحرک نامید، پس از گذشت بیش از ٤٠ سال این طرح همچنان فروش چشمگیری دارد.

در سال ١٩٩٥ آرشیتکت ژاپنی، شیگرو بان از لوله های مقوایی در کلیسای Takatori Kyokai در شهر Kobe ژاپن به عنوان ستون استفاده کرد و بعدها در سال ١٩٩٩ از ستون های مقوایی خود برای بنا کردن سرپناهی مخصوص پناهندگان در سازمان ملل استفاده کرد. در سال ٢٠٠٠ نیز در نمایشگاه هانوفر آلمان یک آلاچیق ژاپنی بسیار زیبا و حیرت انگیز با مقوا ساخت و بازدیدکنندگان را به تحسین واداشت. این سبک از طراحی بر روی خلاقیت و نوآوری در به کارگیری مواد جدید تمرکز داشته و می خواهد ناممکن ها را میسر سازد

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.